تقلید در اسلام
|
|
تقلید از علما در اسلام، به معنای «سرسپردن» و «چشمبستن» نیست
شخصى به حضرت صادق(ع) عرض كرد كه عوام و بىسوادان يهود راهى نداشتند جز اينكه از علماى خود هرچه مىشنوند قبول كنند و پيروى نمايند. اگر تقصيرى هست متوجه علماى يهود است. چرا قرآن عوام الناس بيچاره را كه چيزى نمىدانستند و فقط از علماى خود پيروى مىكردند مذمّت مىكند؟
حضرت فرمود: عوام يهود علماى خود را در عمل ديده بودند كه صريحاً دروغ مىگويند، از رشوه پرهيز ندارند، احكام و قضاءها را به خاطر رودربايستىها و رشوهها تغيير مىدهند، مىدانستند كه درباره افراد و اشخاص عصبيت به خرج مىدهند، حبّ و بغض شخصى را دخالت مىدهند، حق يكى را به ديگرى مىدهند. آنگاه فرمود: به حكم الهامات فطرى عمومى كه خداوند در سرشت هركس تكويناً قرار داده مىدانستند كه هركس كه چنين اعمالى داشته باشد نبايد قول او را پيروى كرد، نبايد قول خدا و پيغمبران خدا را با زبان او قبول كرد.
در اينجا امام مىخواهد بفرمايد كه اين مسئله مسئلهاى نيست كه كسى نداند. دانش اين مسئله را خداوند در فطرت همه افراد بشر قرار داده و عقل همه كس اين را مىداند. كسى كه فلسفه وجوديش پاكى و طهارت و ترک هوا و هوس است اگر دنبال هوا و هوس و دنياپرستى برود، به حكم تمام عقول بايد سخن او را نشنيد.
بعد فرمودند: و به همين منوال است حال عوام ما. اينها نيز اگر در فقهاى خود اعمال خلاف، تعصب شديد، تزاحم بر سر دنيا، طرفدارى از طرفداران خود هرچند ناصالح باشند، كوبيدن مخالفين خود هرچند مستحق احسان و نيكى باشند، اگر اين اعمال را در آنها حس كنند و باز هم چشم خود را ببندند و از آنها پيروى كنند عيناً مانند همان عوام يهودند و مورد مذمت و ملامت هستند.
پس معلوم مىشود كه تقليدِ ممدوح و مشروع از علما در اسلام «سرسپردن» و چشم بستن نيست، چشم باز كردن و مراقب بودن است و اگر نه مسئوليت و شركت در جرم است.
استاد مطهری، ده گفتار، ص122-120 (با تلخیص)
نظرات شما عزیزان:
|
دو شنبه 17 خرداد 1400برچسب:, |
|
|
|